سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زن ها به احساس ارزشمند بودن نیازمندند تا نقش همسر بودن خود را به


زن ها به احساس ارزشمند بودن نیازمندند تا نقش همسر بودن خود را بهتر ایفا کنند.
باربارادی آنجلیس در کتاب خود تحت عنوان رازهایی درباره زنان اینگونه می نویسد:
هفته گذشته یکی از دوستانم به من زنگ زد تا از نامزدش شکایت کند. آن ها سه سال تمام بود که با هم نامزد بودند. با صدایی ناراحت گفت: «دوباره اتفاق افتاد. دنی با یکی از دوستانمان سوزی، ناهار خورده بود و ظاهراً به او گفته بود که چقدر مرا دوست دارد و چقدر با من احساس خوشبختی می کند و اینکه من چه زن فوق العاده ای هستم»
پاسخ دادم:«خب، این که خیلی خوب است. نمی فهمم از چه چیزی ناراحت و عصبانی هستی؟»
گفت:«الآن دلیل اش را می گویم. مسئله این است که او هیچ وقت این چیزها را در حضور خودم نمی گوید!»
متأسفانه زن هایی شبیه دوست من تعدادشان کم نیست. پس از سالیان سال تجربه ی مشاوره به زوج ها چنین نتیجه گرفته ام که مردها یکی از مهمترین نیازهای اساسی زن ها را بسیار دست کم گرفته اند و برای آن اهمیت کمی قائل اند. نیاز به ارزشمند بودن. بیشتر مردها در این باره بسیار لاقید شده اند و بیان نمی کنند که نامزد/همسرشان تا چه حد برای آن ها اهمیت دارد. بارها،زن هایی را مشاهده کرده ام که احساس می کنند شوهران شان قدر و اهمیت زیادی برای آن ها قائل نیستند. هرگاه با این قبیل مردها صحبت می کنم، در کمال تعجب متوجه می شوم که برعکس ارزش و احترام بسیاری نیز برای همسر خود قائل هستند اما هرگز آن را در رفتار یا گفتار خود نشان نمی دهند.
چرا نیاز به ارزشمند بودن یکی از اساسی ترین و مهمترین نیازهای پنهان زن هاست؟ این نیاز با دو نیاز دیگر که قبلاً درباره ی آن ها صحبت کردیم، ارتباط نزدیک دارد: نیاز به امنیت و نیاز به ارتباط. بیایید مجدداً نگاهی به دلایل تاریخی نیاز به امنیت در زن ها و ارتباط آن با بقا و حفظ حیات آن ها بیاندازیم.چه چیزی امنیت زن را در رابطه با همسرش تضمین می کند؟ چنانچه مرد برای زن ارزش و قدر و منزلت قائل باشد، زن احساس امنیت خواهد کرد. چرا که در این صورت احتمال این که بخواهد با آن زن بماند بیشتر خواهد شد. لذا زن نهایت تلاش خود را خواهد کرد که قدر و منزلت خود را در چشمان مرد بالاتر ببرد. بدین معنا که تلاش خواهد کرد مادر بهتر،آشپز بهتر و خیاط بهتری باشد و به هرطریق که می تواند او را خوشحال کند. هنگامی که مرد رضایت خود را از او ابراز می کند و به ارزشی که در زندگی مرد دارد صحه می گذارد، زن احساس امنیت می کند.
همواره در طول تاریخ به زن ها براساس میزان قدر و ارزش شان نگریسته شده است. ارزش دارایی و املاک پدرشان، ارزش جهیزیه شان، ارزش ارتباطات خانوادگی و میزان نفوذ هریک از اعضای خانواده ی آن ها، ارزش و میزان جوانی و زیبایی و توانایی باورر شدن آن ها و زاییدن فرزندان سالم .بله .حال زمانه در بیشتر جوامع مدرن بسیار عوض شده است و زنان ،دیگر در قبال زمین های کشاورزی داد و ستد نمی شوند یا به دلایل مادی و اقتصادی ازدواج نمی کنند.گرچه در این میان ،چیزی همچنان دست نخورده باقی مانده است و آن نیاز به ارزشمند بودن در زن هاست.
نظیر بسیاری از زنهای دیگر که خود را قوی و مستقل می دانند،من نیز همواره با این نیاز که توسط مردی در زندگی ام با ارزش و محترم تلقی شوم.دست و پنجه نرم کرده ام .بخشی از وجودم می گفت :«این که او درباره تو چه فکر می کند نباید اهمیت زیادی داشته باشد!»در اعماق وجودم،این را نیز می دانستم که در نهایت واقعاً اهمیتی نخواهد داشت.اما از آن جا که تجارب روزمره زندگی ام از روابط من تأثیر پذیرفته بودند ،نمی توانستم نیاز به تأیید و پذیرش از جانب مرد زندگی ام را نادیده بگیرم .این حقیقت را نیز نمی توانستم کتمان کنم که هرگاه از احساس ارزشمند بودن از ناحیه نامزد/همسرم محروم بودم،بدترین ترس ها و ناامنی ها به سراغم می آمدند.
دراین باره با بسیاری از زن های توانمند و موفق اجتماع صحبت کرده ام.ممکن است تصور کنید که تقدیر و احترام مردها روی زن هایی که برای نمونه هنرپیشه ،دکتر ،میلیونرو...هستند تأثیر چندانی بر روی حس اعتماد به نفس و خود باوری آن زن ها نخواهد داشت.اما در واقع این طورنیست.به یاد دارم خواننده ی معروفی یک بار به من گفت:
«ممکن است باور کردنش مشکل باشد، اما هیچ یک از موفقیت هایی که در بیرون کسب می کنم به اندازه ی آن هنگامی که شوهرم از غذای خوشمزه ای که درست کرده ام تعریف می کند یا مثلاً می گوید که مادرخوبی برای بچه هایمان هستم یا نظرم درباره یکی از نگرانی های شغلی اش جویا می شود و هنگامی که موفق می شوم به او کمک می کنم از هوش و ذکاوتم تعریف می کند، در من احساسات خوب تولید نمی کنند. ممکن است ده ها جایزه فوق العاده را کسب کنم، یا موفق بشوم چندین آهنگ درجه یک و عالی بسازم، اما هیچ یک به اندازه ی نظر او درباره ی من اهمیت ندارند.